آخرین مطالب
امکانات وب
می خواستم برایت یک آسمان بکشم
کمی ابر
یک خانه که تویش
آرام بگیرند ثانیه هایت
می خواستم برایت دست هایی بکشم
که دست های سردت را
توی جیب های پاکتی اش بفشارد
می خواستم برایت "دوست" بکشم
از همان ها که جانشان برای آدم در می رود
از همان ها که شانه هاشان
محکم،
سینه هاشان ستبر ترین تکیه گاه عالم است
می خواستم برایت
کمی شعر دود کنم
کمی رنگ بپاشم
کمی طرح بزنم
می خواستم برایت آرزوهایم را نقاشی کنم ...
باد آمد
طوفان شد
بوم نقاشی زیر قدم هایت شکست
و
من ماندم و رد پای رفتنت . . .
شراب تلخ من...
ما را در سایت شراب تلخ من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aban-123 بازدید : 81